وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم
باتو اورا تک وتنها بگذارم بروم
به کجا مي شود از معرکه عشق گريخت
گيرم امروز از اينجا تک وتنها بگذارم بروم
سرنوشت من مجنون هم از اول اين بود
سرديوانه به صحرا بگذارم بروم.
من تورا با خود زيبايي تو درآئينه ات
بهتر آن است که تنها بگذارم بروم
همه سهم من از عشق همين شد که گلي
گوشه ي خاطره ات جا بگذارم بروم.
دوستان وسروران عزيز،به خاطر درگذشت مادرم سفرم را نيمه تمام گذاشته بودم،
ازفردا رخت عزا مي کنم،ودوباره ميروم،دنبال زندگي ومطمئنم دعاي خيراو مثل هميشه بدرقه راهم خواهد بود.
غبار غم مي رود اي دل خوش باش.
ما مي رويم وآيا درپي ما يادي از درها خواهد گذشت؟
ما مي گذريم وآيا غمي بر جاي ما درسايه ها خواهد نشست؟
برويم از سايه ني شايد جايي،ساقه آخرين، گل برتر را درسبد ما افکند.
درباره این سایت